داستان حول شخصیت همیشه مست (دائم الخمر) هاشم، راوی داستان و دوست دوران کودکیش بهروز در محله شهر نو تهران میگذرد. طوطی نام یکی از روسپیهای شهر نو است که نام داستان به او بر میگردد. زندگی هاشم وبهروز در میگساری و وقت گذراندن در شهر نو میگذرد. هاشم و بهروز سرگردان ازهمه جا به روسپی خانه پناه میبرندو روسپیان وا مانده از همه جا ملتمسانه در پی تکیه گاه به هاشم پناه میبرند اما هاشم خود خوب میداند که او نیز هرزه ای بی کس و به دور از هر امید بیش نیست.طوطی، فاحشه یهودی، نجات خود از زندگیه نکبت بار ر ...